سایه افسردگی سیاسی بر انتخابات

به گزارش شاتر عکاسی، جلال جلالی زاده در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: بیش از 3 ماه تا برگزاری انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری در سال 1400 زمان باقی است، اما آنچه از فضای سیاسی و اجتماعی برداشت می شود، غلبه فضای سرد و ناامیدی بر مردم برای حضور در انتخابات است.

سایه افسردگی سیاسی بر انتخابات

این دلسردی مردم ریشه های متعددی دارد که امروز خودی نشان داده است. بی اثر شدن انتخابات، دریافت حق انتخاب از مردم با نظارت استصوابی و ردصلاحیت های فراقانونی و حق انتخاب به معنی واقعی کلمه یکی از موارد و عواملی است که باعث ایجاد این فضای سرد انتخاباتی شده است.

همچنین ریشه دواندن این تفکر که نهاد های انتخابی در کشور آنچنان که باید و شاید اثرگذار نیستند باعث شده که مردم در انتخاب دچار نوعی بی رغبتی و دلسردی شوند. مسائل اقتصادی، گرانی ها و مسائل معیشتی نیز مزید بر علت شده که این احساس بر جامعه غلبه کند که دولت و مجلس قدرت حل مسائل اساسی آن ها را ندارند. همین موضوع هم باعث شکل گیری نوعی بی تفاوتی و بی توجهی به انتخابات شده است.

همچنین نبود احزاب قدرتمند، عدم فعالیت سیاسی و مدنی در دانشگاه ها و مجامع عمومی و البته سانسور شدیدی که بر مطبوعات و فضای رسانه ای غلبه کرده، باعث شده که کنشگران اصلی هنگام انتخابات نیز دلسرد شوند. علاوه بر این شیوع نزدیک به یک ساله کرونا و تبعات روانی، اقتصادی و اجتماعی که بر فضای امروز گذاشته، نوعی افسردگی سیاسی را ایجاد کرده و باعث شده است که چه مردم و چه کنشگران سیاسی و اجتماعی به نوعی بی توجه شده و به سمت درون گرایی پیش بروند و در نتیجه در اظهارات و کنش های شان نیز دلسردی از انتخابات را نشان بدهند.

تجربه انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی در اسفند سال 98، شیوه نظارت ها و در نهایت ترکیبی که در مجلس شورای اسلامی شکل گرفت نیز باعث می شود که مردم احساس کنند نمی توانند کاندیدا های خود را آزادانه معرفی و انتخاب کنند.

در نتیجه همه این عوامل دست به دست هم داده تا فضای بی تفاوتی بر اتمسفر سیاسی کشور غلبه پیدا کند که این به ضرر حاکمیت است. حاکمیت دوگانه نیز از دیگر مصایبی است که مردم و کنشگران سیاسی از آن گلایه دارند. این دوگانگی در حاکمیت و فضای تصمیم گیری مسائل و مسائل بسیاری ایجاد کرده که مردم هم شاهد آن هستند. دولت، مجلس را متهم می کند و مجلس دولت را متهم می کند. نهاد های دیگر هم به نوعی در این به هم ریختگی سیاسی دخیل هستند. این موضوع نه تن ها در داخل تبعات بدی دارد بلکه در سیاست خارجی نیز تاثیرگذار است و طرف های خارجی هم نمی دانند باید به صدای کدام گروه و جریان یا نهاد در داخل کشور توجه کرده و واکنش نشان دهند.

برای مثال مجلس شورای اسلامی طرح هایی تصویب و دولت را موظف به اجرای آن می کند که چندان دوراندیشانه نیست و بر فقر و مسائل مردم می افزاید که البته تجمع های اطراف مجلس نیز نشان دهنده ضعف و ناکارآمدی مسوولان در حل مسائل است. باید همه دست به دست هم دهیم تا مردمی که دچار سردرگمی شده اند را از این شرایط خلاص کنیم و کسی هم نیست که جوابگوی مردم ناامید باشد، همه مسوولان در حال فرافکنی هستند و نوعی بی نظمی سیاسی و ناامیدی پدیدار شده است.

جلال جلالی زاده دریادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: بیش از 3 ماه تا برگزاری انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری در سال 1400 زمان باقی است، اما آنچه از فضای سیاسی و اجتماعی برداشت می شود، غلبه فضای سرد و ناامیدی بر مردم برای حضور در انتخابات است.

این دلسردی مردم ریشه های متعددی دارد که امروز خودی نشان داده است. بی اثر شدن انتخابات، دریافت حق انتخاب از مردم با نظارت استصوابی و ردصلاحیت های فراقانونی و حق انتخاب به معنی واقعی کلمه یکی از موارد و عواملی است که باعث ایجاد این فضای سرد انتخاباتی شده است.

همچنین ریشه دواندن این تفکر که نهاد های انتخابی در کشور آنچنان که باید و شاید اثرگذار نیستند باعث شده که مردم در انتخاب دچار نوعی بی رغبتی و دلسردی شوند. مسائل اقتصادی، گرانی ها و مسائل معیشتی نیز مزید بر علت شده که این احساس بر جامعه غلبه کند که دولت و مجلس قدرت حل مسائل اساسی آن ها را ندارند. همین موضوع هم باعث شکل گیری نوعی بی تفاوتی و بی توجهی به انتخابات شده است.

همچنین نبود احزاب قدرتمند، عدم فعالیت سیاسی و مدنی در دانشگاه ها و مجامع عمومی و البته سانسور شدیدی که بر مطبوعات و فضای رسانه ای غلبه کرده، باعث شده که کنشگران اصلی هنگام انتخابات نیز دلسرد شوند. علاوه بر این شیوع نزدیک به یک ساله کرونا و تبعات روانی، اقتصادی و اجتماعی که بر فضای امروز گذاشته، نوعی افسردگی سیاسی را ایجاد کرده و باعث شده است که چه مردم و چه کنشگران سیاسی و اجتماعی به نوعی بی توجه شده و به سمت درون گرایی پیش بروند و در نتیجه در اظهارات و کنش های شان نیز دلسردی از انتخابات را نشان بدهند.

تجربه انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی در اسفند سال 98، شیوه نظارت ها و در نهایت ترکیبی که در مجلس شورای اسلامی شکل گرفت نیز باعث می شود که مردم احساس کنند نمی توانند کاندیدا های خود را آزادانه معرفی و انتخاب کنند.

در نتیجه همه این عوامل دست به دست هم داده تا فضای بی تفاوتی بر اتمسفر سیاسی کشور غلبه پیدا کند که این به ضرر حاکمیت است. حاکمیت دوگانه نیز از دیگر مصایبی است که مردم و کنشگران سیاسی از آن گلایه دارند. این دوگانگی در حاکمیت و فضای تصمیم گیری مسائل و مسائل بسیاری ایجاد کرده که مردم هم شاهد آن هستند. دولت، مجلس را متهم می کند و مجلس دولت را متهم می کند. نهاد های دیگر هم به نوعی در این به هم ریختگی سیاسی دخیل هستند. این موضوع نه تنها در داخل تبعات بدی دارد بلکه در سیاست خارجی نیز تاثیرگذار است و طرف های خارجی هم نمی دانند باید به صدای کدام گروه و جریان یا نهاد در داخل کشور توجه کرده و واکنش نشان دهند.

برای مثال مجلس شورای اسلامی طرح هایی تصویب و دولت را موظف به اجرای آن می کند که چندان دوراندیشانه نیست و بر فقر و مسائل مردم می افزاید که البته تجمع های اطراف مجلس نیز نشان دهنده ضعف و ناکارآمدی مسوولان در حل مسائل است. باید همه دست به دست هم دهیم تا مردمی که دچار سردرگمی شده اند را از این شرایط خلاص کنیم و کسی هم نیست که جوابگوی مردم ناامید باشد، همه مسوولان در حال فرافکنی هستند و نوعی بی نظمی سیاسی و ناامیدی پدیدار شده است.

حل مسائل مردم نیازمند تصمیمات انقلابی و اجرای قانون و رعایت حقوق مردم است. اگر مشکل حاکمیت دوگانه حل شود و همه نهاد ها تابع قانون و رای مردم باشند، اگر انتخاباتی آزاد و با حضور کاندیدا هایی از همه جریان های سیاسی برگزار شود می توان به انتها این افسردگی سیاسی امیدوار بود.

منبع: فرارو
انتشار: 4 فروردین 1400 بروزرسانی: 4 فروردین 1400 گردآورنده: imgshot.ir شناسه مطلب: 1523

به "سایه افسردگی سیاسی بر انتخابات" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سایه افسردگی سیاسی بر انتخابات"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید